دکتر سید احمد هاشمی: مهم ترین درس عاشورا این است که در قبال خود، خانواده و جامعه مان احساس مسئولیت کنیم

 

خطیب نماز جمعه این هفته خور، اول آبان ماه ۹۴ دکتر سید احمد هاشمی بود و در ارتباط با درس هایی که می توان از واقعه عاشورا گرفت ایراد سخن کرد. خلاصه سخنرانی ایشان که توسط سید محمد نور دانش تهیه شده خدمت عزیزان نقل می شود:

 

حادثه کربلا که اتفاق افتاده بهر حال یک لکه سیاهی است. یک لکه تاری است در تاریخ اسلام. لکه ایست که دل هر مسلمانی، دل هر مومنی را به درد می آورد. ولی من می خواهم درس مهمی که ما از این واقعه می گیریم و مهم همان درسش هست را بیان کنم. همانند وقتی که قرآن کریم برای ما داستان نقل می کند. جالب است که بدانیم قرآن داستان که نقل می کند خیلی به جزئیات داستان توجه ندارد یعنی به ریزه کاری های داستان توجه نمی کند که حالا این داستان مثلا فلانی ها چند نفر بودند، اسمشان چه بود یا نمیدانم چند سالشان بود و … این ها را اصلا توجه نمی کند. بلکه به کلیات داستان می پردازد و بعد از آن، نتیجه گیری می کند و به همین خاطر به ما (لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب) در داستانی که خداوند در سوره یوسف می فرماید در داستان آنها عبرتی است برای صاحبان خرد. در داستان سیدنا حسین برای ما عبرت های زیادیست.ما باید از این داستان درس بگیریم. یک درس مهم از آن واقعه این است که چه چیزی باعث شد که سیدنا حسین و یارانش این اتفاق برایشان بیفتد؟ حس مسئولیت.
حس مسئولیت در قبال جامعه اسلامی. یعنی احساس می کرد خلافت از منهاج نبوت منحرف شده است و باید این خلافت را به منهاج نبوت برگرداند. و همین مساله باعث شد که این حرکت را انجام دهد. و این احساس مسئولیت درس مهم و بزرگیست که از قیام امام حسین می گیریم. چیزی که متاسفانه امروز در زندگی ما و به خصوص در سایه زندگی صنعتی ما، باعث شده که احساس مسئولیت در جامعه ی ما کمتر بشود. یعنی خیلی برای ما مهم نیست که همسایه یا مردم شهرمان و فرزندانمان چه اتفاقی دارد برای آنها می افتد. و متاسفانه این ذهنیت برای خیلی از افراد وجود دارد که می گویند آهسته برو و بیا تا گربه شاخ بهت نزنه…اگه این ضرب المثل منظور بی تفاوتی باشد خیلی غلطه…
ولی اگر منظور این باشد که شما در کار مرد فضولی و دخالت بی جا نکن آن طور درست است. یا خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت باش. این ضرب المثل باز به صورت بدی فهمیده می شود. جماعت وقتی گفته می شود منظور جماعت مسلمین است نه جماعت فاسقین. منظور از خواهی نشوی رسوا یعنی شما همرنگ جامعه مسلمین باش نه همرنگ جماعت فاسقین.اگر شما در جماعت فاسق قرار گرفتی شما نمی توانی به این ضرب المثل استناد کنی. ضرب المثل وحی الهی نیست. درست است که برخی از ضرب المثل ها الهام گرفته از وحی است ولی وقتی این ها بد فهمیده می شوند متاسفانه شخص هم بد عمل می کند. وقتی می گوییم اهل سنت و جماعت در واقع منظور کسانی هستند که تابع سنت پیامبر و جماعت مسلمین هستند.
زندگی هر چقدر صنعتی تر می شود احساس مسئولیت هم کمتر می شود. به طوری که در شهرهای بزرگ شخص همسایه خود را نمی شناسد و کاری به کار او ندارد و این وضعیت، وضعیت بسیار خطرناکی است و این در واقع تقابل با وضعیتی است که سیدنا حسین برای آن قیام کرده اند و این در واقع یکی از منش های انسان مسلمان است. امر به معروف و نهی از منکر برای احساس مسؤلیت است. چون من احساس مسئولیت می کنم امر به معروف می کنم و آن ها را از منکر باز می دارم. و این نشانه ی ایمان فرد است. یک جمله ای زیبا این که اگر شما درد را احساس کنی زنده ای اما اگر درد دیگران را احساس کنی آدم هستی.
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی!
با احساس مسئولیت در زمره ی آدمیان قرار می گیریم و انسان بودن با مومن بودن تعارضی ندارد. بلکه مومن بودن قله ی انسانیت است. کسی که دغدغه ی جامعه ی خود را دارد به معنای واقعی کلمه می تواند مومن باشد. اما کسی که دغدغه ندارد فقط زنده است. مانند خیلی از موجودات دیگر. انسان بودن ما تنها به زنده بودن ما نیست بلکه به چگونه زندگی کردن ماست.
همه ی ما باید احساس مسئولیت کنیم در قبال جامعه ی خود. ابتدا نسبت به خودمان سپس خانواده و بعد از آن در جامعه ای که زندگی می کنیم مسئول هستیم. چرا ما مسلمانان در قبال انسانیت مسئولیت داریم؟ چون وظیفه داریم پیام خدا را به آنها برسانیم و بهترین امت بودن ما به خاطر رسالت و احساس مسئولیتی هست که در قبال انسانیت داریم. لذا این مهم ترین درس عاشوراست اگر می خواهیم پا جای پای آن بزرگوار (حسین بن علی) بگذاریم و مانند ایشان و جدش رسول الله(ص) باشیم. 

---

---